جدول جو
جدول جو

معنی ده فارسی - جستجوی لغت در جدول جو

ده فارسی(دِهْ)
دهی است از دهستان درختنگان بخش مرکزی شهرستان کرمان. واقع در 26هزارگزی خاوری کرمان دارای 120 تن سکنه می باشد. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دِهْ)
دهی است از دهستان گیسکان بخش بافت شهرستان سیرجان. واقع در 10هزارگزی شمال بافت. سکنۀ آن 100 تن. آب آن از چشمه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ فَ)
دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل. واقع در پانزده هزارگزی شمال باختری ده دوست محمد. سکنۀ آن 350 تن. آب آن از رود خانه هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ)
دهی است از دهستان ریوند بخش حومه شهرستان نیشابور. واقع در 6هزارگزی جنوب باختری نیشابور. دارای 154 تن سکنه می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
تصویری از گل فارسی
تصویر گل فارسی
گل پارسی گل سر شور
فرهنگ لغت هوشیار